معنی سر ملقی - جستجوی لغت در جدول جو
سر ملقی
ملق زدن
ادامه...
ملق زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سر ماهی
مقرریی که در پایان هر ماه بخدمتگزاران و کارکنان دهند ماهیانه شهریه
ادامه...
مقرریی که در پایان هر ماه بخدمتگزاران و کارکنان دهند ماهیانه شهریه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر سر حلقه
سر حلقه
رئیس قوم سردسته. یا سر حلقه ده عقل. عقل اول
ادامه...
رئیس قوم سردسته. یا سر حلقه ده عقل. عقل اول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر سر حلقه
سر حلقه
((~. حَ قِ))
سر دسته، سرپرست و بزرگتر یک دسته از مردم
ادامه...
سر دسته، سرپرست و بزرگتر یک دسته از مردم
فرهنگ فارسی معین
سر مراقی
پارچه ای که به انتهای دامن زنان دوخته شود
ادامه...
پارچه ای که به انتهای دامن زنان دوخته شود
فرهنگ گویش مازندرانی
سر مله
روستایی در جنوب شرقی بندرگز
ادامه...
روستایی در جنوب شرقی بندرگز
فرهنگ گویش مازندرانی
سر مسی
جدی نگرفتن کار
ادامه...
جدی نگرفتن کار
فرهنگ گویش مازندرانی
سر لسی
ساده لوحی
ادامه...
ساده لوحی
فرهنگ گویش مازندرانی
سر گلی
اضافه بر سازمان، بیش از مقدار مقرر
ادامه...
اضافه بر سازمان، بیش از مقدار مقرر
فرهنگ گویش مازندرانی
سر ملقی کا
از بازی هایی که در شب حنابندان و شب نشینی ها اجرای می شددر
ادامه...
از بازی هایی که در شب حنابندان و شب نشینی ها اجرای می شددر
فرهنگ گویش مازندرانی